انجمن جوانان شیعه اهل البیت در هلند

اول بودیم ۱۸ نفر

من+زهره(افغانستانی) نسرین+نازنین (پاکستانی) اطهار+ازل+زهرا+زینب+زینب(عراقی) بتول (ترک ترکیه) تناز (ایرانی)

وسیم+وائل+مهدی+علی(عراقی) حمید(افغانستانی) محمدحسین(ترک آذربایجان) تی ان (فیلیپینی که مسلم شده)

شدیم ۱۵

من زهره نسرین نازنین اطهار ازل بتول تناز

وسیم وائل مهدی علی حمید محمدحسین تی ان

بعد شدیم ۱۳

من زهره اطهار ازل بتول تناز

وسیم وائل مهدی علی حمید محمدحسین تی ان

و حالا هستیم ۱۱

من زهره اطهار ازل بتول

وسیم وائل مهدی علی حمید تی ان  

در  جلسات اولین شور و شوقی بود بی حد تا اینکه بنا بر به وجود آمدن سوء تفاهمی پیشنهاد تایین رئیس یا گروه رئیسه داده شد. البته از طرف من و زهره و بدون هیچ چشمداشتی به مقام. به نظر من داشتن یک پایه و اساس محکم و قوی لازمهء یک انجمن موفق هست.

خلاصه این پیشنهاد کمی گیر و دار به بار آورد. بیشتر از همه نسرین و نازنین تند شدن. در جلسهء بعد گروه کوچکتر شد و ما ادامه به کار دادیم با داشتن یک گروه رئیسهء ۵ نفره (وسیم وائل علی بتول نسرین)

صلح و صفا برقرار بود. قوانین و اهداف تایین شدن. ولی ناگهان بانگی بر آمد و خواهران پاکستانی گروه را ترک کردن. هنوز هم دلیل این فاجعه نامعلوم هست

این دفعه پیشنهادی از طرف تناز رسید: ما هنوز همدیگه را درست نمیشناسیم پس هم برای آشنائی بهتر و هم برای کسب اطلاعات یشتر اصول و فروع دین را بین افراد تقسیم میکنیم و هرجلسه یکی یکی توضیح فشرده ای به زبان هلندی ارائه میدیم. این پیشنهاد هم عملی شد البته با جنجالی کمتر

همه چیز به خوبی پیش میرفت و قرار بود به مناسبت عید فطر (سال پیش) برنامهء بزرگی بر پا کنیم. دویاره بحث داغی به وجود آمد این دفعه سر اینکه سخنران زن باشد یا مرد؟ نتیجه: جنگ و جدلی بس هولناک بین تناز (خواستار زن) و وائل (خواستار مرد) گروه جبهه گیری کردن و اکثریت به وائل پیوست به جز بتول و تی ان. ...........

دامه دارد