خیلی وفت است حرف نزدم و حالا لبریزم از گفتن ولی ... همانطور که شاعر میگوید و یکی میخواند و رادیو پخش میکنئ و لاست لرد مینویسد:
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
وین درد نهان سوز نهفتن نتوانم
خیلی چیزها برای گفتن دارم. فکر کنم مقداری از گفتنی هایم را اینجا بازگو کنم مقداری را هم شاید بلئیدم.
پس فعلا
راستی جالب است بعد از مدتها با کسی حرف بزنی. از شوق سخن گفتن سرشار باشی ولی در عین حال چیزی نگویی از ترس عواقب هر حرف و عکس العمل مقابل. ولی بی اختیار میگویی ... اما طوری که او نفهمد. اینطور هم تو حرفت را زدی و هم هیچگونه عواقب دلسوزانه ای در انتظارت نیست
خوشحالم که می بینم دوباره می نویسی، نگارنت شده بودم.
هنوز هم به لاست لرد ...؟
سلام
در این مورد کاملا باهات موافقم
سلام..خوبی. امیدوارم منو یادت باشه..به همین امید هم هست که برات می نویسم
خیلی برات آفلاین گذاشتم. خیلی سراغتو گرفتم ولی نمی دونم چرا جواب ندادی..
حال هم می بینم که دلت حسابی پره!!! چیه بابا ؟ خیلی سخت گرفتی...زندگی فقط یه بازی..تازه بعضی وقتها این بازی خیلی هم مسخره و پوچ میشه...باورت نمیشه؟
به هر حال خوشحالم که یه چیزی نوشتی بالاخره..
سلامت باشی
سلام
از اونجایی که وبلاگ خوب و جونداری دارین می خواستم اگه میشه لطف کنین و به وبلاگ من سر بزنید و انتقاد و پیشنهاد خودتونو واسه بهتر شدنش بهم ارائه بدین.از دیدنتون خوشحال میشم.یکم از حرفاتو به من بگو تا منم کمی باهات درد و دل کنم(منتظرتم)
با تشکر اختر سوخته