دخترکی از دیار غربت کشور گلها یعنی هلند اصالتا اهل افغانستان و متولد ایران به همین خاطر شاید اینجا با سه زبان دنیا بر خورد کنید یعنی هلندی زبان محل سکنی دری زبان مادری و ایرانی زبان محل ولادت
ادامه...
سلام خوبی ایشالا که حالت خوب باشه من مخالف این حکومت نیستم . فقط اونهایی که این حکومت رو اداره میکنن رو قبولشون ندارم چون همشون رشوه خوار و خائن هستن. مفت خورن.
man kamelan ba in aqa mehdi mowafeqam.....inaii ke be name jomhooriye eslami o welayate faqih haar kari deleshoon bekhaad mikonan..ina zadan esem eslam o kheshware eslami o bad kardan!...age alan mardom roo az din bagardoondand..taqsire inaas
سلام خوبی؟ وبلاگت خیلی قشنگه.واقعا فهمیدم که سلیقه ات خوبه. من می خواهم سوال شما را با توجه به مطلب قبلی خودتان پاسخ بگویم. اگر به سخنرانی ها و صحبت های امام خمینی در پاریس توجه کنید، آنچه امام از حکومت اسلامی در نظر داشته با آنچه حتی در زمان خودش و در حال اتفاق می افتد کاملا متفاوت بوده است. امام در یکی از مصاحبه هایشان در جواب خبرنگاری که منظور امام را از حکومت اسلامی می پرسد می گوید که حکومت ما همچون حکومت های جمهوری دیگر است با این تفاوت که مردمی مسلمان دارد و بدیهی است که می خواهند قوانین اسلامی در کشورشان به اجرا در بیاید. و منظور امام نیز از ولایت فقیه نظارت بر اجرای قوانین بر اساس شرع بوده است. نکته دیگری که در اوایل انقلاب به چشم می خورد تاکید امام بر عدم حضور روحانیون در گرفتن پست های اصلی چون نخست وزیری بوده است. بطوریکه در انتخابات نخست وزیری که بنی صدر با بیشترین آراء توانست اولین نخست وزیر انقلاب شود هیچ فرد روحانی ای کاندید نشده بود. حال چه شد که امام بعد از بنی صدر به حضور روحانیون در صحنه راضی می شود و خود نیز در برخی کارهای اجرایی دخالت می کند امری عجیب و برای خود من نا مشخص است. ولی آنچه بنظر می آید این است که حکومتی که امام در صحبت هایش به تصویر کشیده بود در صورت اجرا بهتر از حکومت فعلی می شد. باید از خود سوال کنیم مردمی که برای اسلام انقلاب کردند آیا اجازه می دادند اسلام در کشورشان زیر سوال برود؟ آیا این مردم اجازه می دادند که نماینده ای به مجلسشان برود که قانونی غیر اسلامی بتصویب برساند؟ اگر جواب خیر است پس دیگر نیازی به شورای نگهبانی نبود که متعلق به یک فرد باشد و قوانین را از روی سلیقه و با توجه به مصالح آن شخص تصویب یا رد بکند. و یا نمایندگانی را که ممکن است در مجلس قانونی غیر اسلامی به تصویب برسانند از کاندید شدن منع کنند. آنچه در حکومت فعلی ما به چشم می خورد این است که گروهی با نام اسلام با قدرت تمام در حفظ منافع خویش و جمع آوری هر چه بیشتر قدرت هستند. و مثلثی را که دکتر شریعتی با نام «زر،زور، تزویر» از آن نام می برد بار دیگر بر کشور حکمفرما شده است.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام خوبی ..... ما که شانس نداریم فکر نکنم وضع بهتر بشه ؟؟؟؟؟/
راستی وبلاگت خیلی قشنگه می تونی به من هم کمک کنی برای طراحی وب؟
سلام خوبی ایشالا که حالت خوب باشه
من مخالف این حکومت نیستم . فقط اونهایی که این حکومت رو اداره میکنن رو قبولشون ندارم چون همشون رشوه خوار و خائن هستن. مفت خورن.
man kamelan ba in aqa mehdi mowafeqam.....inaii ke be name jomhooriye eslami o welayate faqih haar kari deleshoon bekhaad mikonan..ina zadan esem eslam o kheshware eslami o bad kardan!...age alan mardom roo az din bagardoondand..taqsire inaas
سلام
خوبی؟ وبلاگت خیلی قشنگه.واقعا فهمیدم که سلیقه ات خوبه.
من می خواهم سوال شما را با توجه به مطلب قبلی خودتان پاسخ بگویم.
اگر به سخنرانی ها و صحبت های امام خمینی در پاریس توجه کنید، آنچه امام از حکومت اسلامی در نظر داشته با آنچه حتی در زمان خودش و در حال اتفاق می افتد کاملا متفاوت بوده است. امام در یکی از مصاحبه هایشان در جواب خبرنگاری که منظور امام را از حکومت اسلامی می پرسد می گوید که حکومت ما همچون حکومت های جمهوری دیگر است با این تفاوت که مردمی مسلمان دارد و بدیهی است که می خواهند قوانین اسلامی در کشورشان به اجرا در بیاید. و منظور امام نیز از ولایت فقیه نظارت بر اجرای قوانین بر اساس شرع بوده است. نکته دیگری که در اوایل انقلاب به چشم می خورد تاکید امام بر عدم حضور روحانیون در گرفتن پست های اصلی چون نخست وزیری بوده است. بطوریکه در انتخابات نخست وزیری که بنی صدر با بیشترین آراء توانست اولین نخست وزیر انقلاب شود هیچ فرد روحانی ای کاندید نشده بود.
حال چه شد که امام بعد از بنی صدر به حضور روحانیون در صحنه راضی می شود و خود نیز در برخی کارهای اجرایی دخالت می کند امری عجیب و برای خود من نا مشخص است.
ولی آنچه بنظر می آید این است که حکومتی که امام در صحبت هایش به تصویر کشیده بود در صورت اجرا بهتر از حکومت فعلی می شد. باید از خود سوال کنیم مردمی که برای اسلام انقلاب کردند آیا اجازه می دادند اسلام در کشورشان زیر سوال برود؟ آیا این مردم اجازه می دادند که نماینده ای به مجلسشان برود که قانونی غیر اسلامی بتصویب برساند؟ اگر جواب خیر است پس دیگر نیازی به شورای نگهبانی نبود که متعلق به یک فرد باشد و قوانین را از روی سلیقه و با توجه به مصالح آن شخص تصویب یا رد بکند. و یا نمایندگانی را که ممکن است در مجلس قانونی غیر اسلامی به تصویب برسانند از کاندید شدن منع کنند.
آنچه در حکومت فعلی ما به چشم می خورد این است که گروهی با نام اسلام با قدرت تمام در حفظ منافع خویش و جمع آوری هر چه بیشتر قدرت هستند. و مثلثی را که دکتر شریعتی با نام «زر،زور، تزویر» از آن نام می برد بار دیگر بر کشور حکمفرما شده است.