اومدیم ثواب کنیم دور از جون کباب شدیم آبجی چند روز بود هی ازم میخاست yahoo messenger رو توو قالبش بگذارم امروز خاستم بزرگواریه خودم رو باره دیگه ثابت کنم ولی آخه من از کجا باید میدونستم که blogsky دوتا صفحه با هم رو نمیتونه تحمل کنه و یکی رو خود به خود تبدیل به اون یکی میکنه من هر دو صفحه یعنی ماله خودم و آبجی رو روی ویرایش قالب ها باز کرده بودم نمیدونم چیکار کردم و چی شد که یه هوئی از بدشانسی ما کد قالب آبجی کپی شد چسپید جایه ماله خودم منم تازه الان که چند ساعتی از این ماجرا میگذره متوجه شدم و تازه قالب اصلی رو گذاشتم سره جاش ولی اون یه ریزه تغئیراتی که بهش داده بودم رو از نو باید بدم   ولی پست قبلیم رو بخونین و نظر بدین آخه برام خیلی جالبه نظرتون رو بدونم مرسی

من که دیگه موندم در جواب بعضیها چی بگم وقتی اینجا هی اراجیف رو هم میبافن که آره ایران وضعش خرابه و هیچکی دیگه طرفدار انقلاب نمونده پس اینا کی هستن؟



من که فکر نمیکنم این سیل مردم رو حکومت به زور از خونه هاشون بیرون آورده باشه تا تو خیابونا راه برن و الکی الکی شعار بدن

فلینتین

آهان راستی فلینتین داره از راه میرسه ببینم کادو مادو که خریدین؟

ادامه پست قبلی

از بس دیشب دنبال عکس از اون جشن سفارت گشتم آخرش وقت کم آوردم و حرفام نیمه کاره موند و اما ادامه پست قبلی
.......اتفاقا اونجا که رسیدیم طبق روال عادی باز جزو آخرینها بودیم و جای مناسب برای نشستن نبود فقط چندتا صندلی خالی بود که تو ردیف این پسر دانشجو های بورسیه ای بود
مام( من آبجی دختر تنها فامیلمون توو هلند و دختر یکی از دوستای صمیمی) گفتیم اینا دیگه با بقیه فرق دارن میریم میشینیم کاریمون ندارن ولی زهی خیال باطل انقدر متلک و متلک که دیگه نگو و نپرس
ولی اونا با این کارشون باعث شدن ما از نظر روحی و فکری واسه یه چهار ساعتی خیالات برمون داره و فکر کنیم ایران هستیم آخه پسرهای اینجا روش دیگه ای دارن واسه جلب توجه دخترها و با روش پسر ایرونیها که با متلک بازی شروع میشه فرق داره خلاصه اینجا هم خوش گذشت
ولی خودمونیم اون دخترای پشت سریمون اجب داغ کرده بودن کم بود شارتی کنن من مطمئنم آخرش من با اینا دعوام میشه حالا از من گفتن بود نگین نگفتی

سلام سلام    امروز خیلی سره حالم آخه این ویکند weekend حصابی خوش گذشت
شنبه خودمون خونه جشن داشتیم به مناسبت عید غدیر آخه ما خودمون هم از زمره اولادهای پیغمبر هستیم خلاصه جای همه دوستان خالی به بهانه عید انقده زدیم و رقصیدیم که از پا افتادیم
 منم که با یک سردرد شدید مواجه شده بودم آخه این لنز لعنتی لج کرده بود نمیخاست بره توو چشمم منم از اون بدتر در آخر لنز رو از رو انداختم ولی دچار سردرد شدم اما در کل مجلس با حالی بود ما هم واسه اولین دفعه جرات از این و اون قرض کردیم و پا گذاشتیم در میدان رقص و با اینکار باعث انگشت به دهان شدن بعضیایی که مارو دست کم میگرفتن شدیم و این محفل شد یه محفل فراموش ناشدنی
یکشنبه من هنوز نالان از سر درد دیشب دچار یه مشکل جدید شده بودم و اون اینکه امشب چی بپوشم حالا خوبه عروسی نبود و فقط یه جشن مختصر به مناسبت دهه فجر از طرف سفارت ایران بود اگه عروسی بود که فکر کنم همون ماجرائی میشد که آقای LORD در مطلب عروسی ، دامادی ، فرهنگ عامه نوشتن میشد. بگذریم بالاخره یه چیزی از کمد تنم کردم و رفتیم.

ادامه دارد

بالاخره راه افتادم

خوب مثله اینکه کم کم دارم یه ریزه تاتی تاتی میکنم و راه افتادم حالا میتونم اینور اونور یه چیزایی تغییر بدم اونم بدون کمک کسی ولی هنوز هم با خیلیها فاصله دارم ولی استادها باید همیشه بدونن که شاگرد یه وقت بالاخره ازشون جلو میزنه حالا این جلو زدن چقدر وقت میبره بماند!
چند تغییر چشمگیر شاید در آینده نچندان دور به چشم بخوره و یکیشون اینه که از این به بعد به سه زبان اینجا مینویسم به ایرانی:زبان کشوری که در اون به دنیا اومدم. دری: زبان مادری و هلندی زبان کشوری که ساکنش هستم  تا خدا چه بخواهد
البته بستگی به موضوع داره!

کادوی تولد!!!!!!

فردا تولد آرمان یکی از پسرهای ایرانی و دوستای خیلی خوب من هست این آرمان با همه پسرها فرق داره آخه خیلی مهربون باحال دوستداشتنی هست  واسه همین موندم کادو چی بگیرم دوتا عطر نشون کردم pooma و mexx تا اینجاشو اومدم ولی حالا کدوم یکی از اینا؟ حالا یکی نیست بگه .................. ولش
و اما حالا ............. میشه یکی به من کمک کنه؟ مخصوصا آقایون!!!!

قالب جدید

  اینم یه قالب جدید ببینم که این چندوقت دوام میاره البته به دور از مرام هست اگه از LOST  
  عزیز مغز متفکر این قالب نام نبرم اگه ایشون قدم رنجه فرمودن همین جا مراتب قدردانی 
  بنده را بپذیرن! 
   
  
      

کمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــک

راستش خودتون که ملاحظه میفرمائین ما در چه وضعیتی قرار گرفتیم قالب مثل صاحابش قاطی کرده حالام در به در دنبال یک قالب هستم و از قرار اینکه خیلی تنبل و بیتجربه (البته در زمینه بلاگ ) تشریف داریم دست به دامان دوستان میشم! حالا وقتشه دوستان دوستی خودشون رو ثابت کنن


نخیــــر مثل اینکه ما اینجا موندنی شدیم!!!! یکی نیست بگه پس این یکی رو واسه چی باز کردی؟